نقد و بررسی فیلم های سینمای جهان
 
 
 
 
 
درباره وبلاگ
بعد از مشاهده علاقه ی شدید خود به فیلم و سیـنما ، بر آن شدیـــــــم تا در مورد فیــــلم هایی که می بینیم ، اطلاعاتی جمع آوری کرده و کمی آن ها را به نقـــــــد و بررســـــی بکشیم ؛ تا شاید کمی بر معلومـــــات و علایق خود اضافه کرده و کمی هم به شما در افزودن علاقه تان به فیلم کمکی کرده باشیم . بنابراین وبلاگ «صــد فیـــلم» با نام سینمای جهان تاسیس شد تا اهــــــداف ما در این زمینه محقق شود .
 
 
 
 
 
 
 
نویسندگان
  • محمد جعفری فوتمی
 
 
 
 
 
 
 
آمار وبلاگ

 
 
 
 
 
 
نگاهي به فيلم مستند تينار

چند وقت پيش به سفارش دوستان فيلم مستندي و ديدم كه بي تعارف يكي از بهترين و تاثير گذارترين مستند هايي بود كه تا به حال ديده بودم.تينار واژهاي مازندراني به معناي تنها عنوان اين فيلم بود كه به اهتمام كارگردان توانمند مازني مهدي منيري كارگرداني شد.

تینار روایتگر زندگی قاسم پسر نوجوان گالش است که مجبور است در جنگل های جنوبی بابل به تنهایی از گله گاوهایی نگهداری کند. فیلم دارای یک راوی است که ظاهراً خود پسر بچه، قاسم، می باشد و صدای او که غالباً شرح ماوقع تصویر شده در فیلم را می دهد، همواره شنیده می شود.


قاسم کودکی است گالش که نامادری دارد و بدور ازخانواده در چهار فصل سال همنشین با تنهایی ، طبیعت و گله گوساله هاست . وظیفه ی گالش ها مراقبت ونگهداری از گله های گاو و گوسفند ارباب و یا کسانی است که توانایی مراقبت از گله هایشان را ندارند و تهیه علوفه و دوشیدن شیر گوساله ها به عهده ی آنهاست . گالش به معنای چوپان است و گالشها در مناسباتشان با طبيعت و ابزار كار و دام و صاحبان گاوها و در شؤون مادي زندگی شان مشابهت‌هاي زيادي با هم دارند . گالشها مزد سالانه از صاحب گله می گیرند و مخارج خوراک و لباس شان به عهده ی صاحب گله است .

 قاسم با سن کمی که دارد گالش سخت کوش و پرتلاشی است که به تنهایی شیر گوساله ها را می دوشد ، از آنها در برابر سرما و گرما مراقبت می کند و با تهیه علوفه و چیدن برگ درخت ها غذای شان را تهیه می کند و این کار روزانه ی او در فصل های مختلف سال است . قصه ی فیلم تینار بیان لحظه هایی از زندگی کودکی گالش است که زندگی تلخش با طبیعت زیبا بهم آمیخته شده است .

جزئیاتی نظیر ارتباط قاسم با گوساله ها بوسیدن انها توسط قاسم وصحنه اعجاب انگیز بوسیده شدن قاسم توسط گوساله ها ، خریدن آینه و هدیه برای خواهر ناتنی اش ، چگونگی استحمام و صید گنجشک ها و کباب کردنشان و یا لحظه های ارتباط با پروانه ها ، کفشدوزک ها و خوردن ماهی های کف رودخانه همگی جزء جزء زندگی قاسم را به نمایش می گذارند

کارگردان این فیلم مهدی منیری فیلمسازی است قوم نگار با نگاه بومی به اقلیم منطقه خود مازندران و در اغلب ساخته هایش با نگاهی پژوهشی به ترسیم فضای زندگی و شرایط اقلیمی آدمهای اطرافش پرداخته و در همه ی آثار مستندی که تاکنون ساخته با بهره گیری ازعنصر پژوهش اطلاعات جامعی را در اختیار مخاطب قرار داده است . فیلم مستند تینار نمونه ای دقیق و کامل ازآثار مستند سینمای ایران است که در آن از عنصر تحقیق بجا و درست استفاده گردیده است.


تحقیق اولیه و نگارش فیلم مستند تینار از سال 84 شروع و تا بهار سال 85 ادامه داشته است . فیلمبرداری فیلم تینار در شرایط سختی انجام گرفته و از آنجا که فیلمساز خود تهیه کننده نیز هست، طبعاً با دشواری فراوان (آنطور که خود اشاره می کند خانه اش را برای تولید این فیلم فروخته) فیلمش را ساخته است.

فيلم مستند تينار با دريافت 5 جايزه خانه سينما ركورددار جشن سينماي مستند شد.

در اين جشن جايزه ديپلم افتخار بهترين طراحي صدا به علي خطيبي‌نيا و محمد صالحي نوروزنژاد براي فيلم تينار اهدا شد. همچنين جايزه ديپلم افتخار بهترين تدوين به محمدمعين كريم‌الديني براي فيلم تينار اهدا شد. جايزه ديپلم افتخار بهترين فيلمبرداري به سيدحسن سيدي پريشان براي فيلم تينار اهدا شد

همچنين جايزه ديپلم افتخار و تنديس طلايي كارگرداني فيلم بلند مستند را به مهدي منيري براي فيلم تينار اهدا كردند.

امیدوارم هرجای ایران هستید بتونید این فیلم مستند ماندگار و تهیه کنید و از دیدنش لذت ببرید.

برگرفته از وبلاگ http://lehekoh.blogfa.com/post-90.aspx

ممنون از این دوست عزیز


نوشته شده در  پنجشنبه بیست و یکم مهر ۱۳۹۰ساعت 23:26  توسط محمد 
 
 
 
 
 
 
عذر خواهی

با سلام خدمت دوستان و همراهان وبلاگ ۱۰۰ فیلم

باید از همه ی شما بابت اینکه الان حدود یک ماه میشه که پست جدید ننوشتم عذرخواهی کنم . واقعا شرمنده ام ، اما اگر شما هم جای من بودین و آخرین ترم های دانشگاه تون بود شاید به همین سرنوشت دچار می شدین . اونقدر کار و درس ریخته رو سرم که اصلا فرصت نمی کنم که مطلبی در مورد فیلم ها بنویسم ، اتفاقا خیلی هم مطلب تو ذهنم بود که بنویسم ، مخصوصا اینکه تو این مدت فیلم های زیادی دیدم که اکثر اونا بسیار زیبا و پر معنا بودن .

امیدوارم بتونم به زودی این کار رو انجام بدم .

یکی از دوستان با نام دلتنگ ۲۱ نظر دادن که چرا آپدیت نمی کنی و خیلی های دیگه هم این حرف رو بهم زدم ، من چیزی بجز شرمندگی ندارم و فقط می تونم بگم که امیدوارم به زودی این کارو انجام بدم .

یکی دیگه از دوستان با نام سعید فرهنگ خواستن که اسم فیلم هایی که در موردشون نوشتم رو در یک پست بیارم . آقا سعید در سمت راست وبلاگ در قسمت آرشیو موضوعی اسم تمام فیلم هایی که در مورد اونها نقد نوشتم اومده ولی خوب بازم اگر می خواین در یک پست جداگانه باشه چشم .

فیلم ها رو در زیر می نویسم :

۱. گلادیاتور .

۲. میهن پرست .

۳. لعا .

۴. لیلا .

۵. تصادف .

۶. شهر خدا .

۷. آسمان وانیلی .

۸. شب یلدا .

۹. لئون حرفه ای .

۱۰. ده فرمان - کریستف کیشلوفسکی .

۱۱. هوش مصنوعی .

۱۲. بید مجنون .

۱۳. سکوت بره ها .

۱۴. زندگی دیوید گیل .

۱۵. یک تکه نان .

۱۶. ۲۱ گرم .

۱۷. اره .

۱۸. انجمن شاعران مرده .

اینها فیلم هایی بود که در موردشون نقد نوشتم ولی یک سری معرفی فیلم و معرفی بازیگر و کارگردان هم بود که در همون آرشیو موضوعی بگردی پیدا می کنی .

با تشکر از همه دوستان که اینقدر لطف دارن .

مدیریت ۱۰۰ فیلم .


نوشته شده در  سه شنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۸۶ساعت 11:15  توسط محمد 
 
 
 
 
 
 
اسطوره ی نوروز

چكـــــــامه ســــــــفره ســــــين

 

پلاس كهنه انديشه را دور بايد انداخت
زمان بر مغز و پوست كهنگي مي‌تازد امروز
چه كم داريم من و تو از درخت و سنگ بي مغز زمين اي دوست
بنگر، بنگر زمين هم پوست مي‌اندازد امروز
پلاس كهنه انديشه را دور بايد انداخت


زمستان هرچه بود تاريك و طولاني
دل ما هرچه شد سرد و زمستاني

زمين اما به دور از كيــــنه بهمن
نشسته با گل و خورشيد به مهماني


به شادباش شميم بارش نم‌نم
به فال نيك ديــدار گل مريم
بيا تا يك نفس شكرانه امروز
به داد دل فراموشي دهيم با هم
به داد دل فراموشي دهيم با هم

بزن اي طبل باران

برقص اي بيد مجنون

رسيده پچ‌پچ گل

به گوش خاك محزون
به گوش خاك محزون
بياريد سفره عيد

بچينيد قاصدكها

هزاران سين تازه

به جاي سوگ و سرما

زمستان هرچه بود تاريك و طولاني
دل ما هرچه شد، سرد و زمستاني

زمين اما به دور از كيـنه بهمن
نشسته با گل و خورشيد به مهماني

نشسته با گل و خورشيد به مهماني

تماشا كن كه در آيينه نوروز
نمي‌بيني غبار قصه ديروز
مبادا بر چليپاي شب سرما
مسيحايي چنين بخشنده و دلسوز

مسيحايي چنين بخشنده و دلسوز

بزن اي طبل باران
برقص اي بيد مجنون
رسيده پچ‌پچ گل
به گوش خاك محزون
به گوش خاك محزون
بياريد سفره عيد
بچينـد قاصدكها
هزاران سين تازه
به جاي سوگ و سرما
به جاي سوگ و سرما

سلام سايه سالار سرو ناز
سرود سار و سحر سور عشق‌ورزي
سپيده سيل سوسن در سحرگاهان
سمن‌گون ساعت سرشار سرسبزي

سمن‌گون ساعت سرشار سرسبزي

بزن اي طبل باران
برقص اي بيد مجنون
رسيده پچ‌پچ گل
به گوش خاك محزون
به گوش خاك محزون
بياريد سفره عيد
بچينيد قاصدكها
هزاران سين تازه
به جاي سوگ و سرما
به جاي سوگ و سرما

( در دین گوید که آفریدگان گیتی را به سیصد و شصت روز آفریدم که شش گاه ِ گاهنبار است ، ( که ) به سالی انگاشته ( شود ). همی نخست روز بشود ، پس شب آن روز را گیرد و درآید. )
کتاب بندهشن – کتاب آفرینش در آیین زرتشت – ترجمه مهرداد بهار

تاریخ نوروز و تحولات کمی و کیفی آن :
تاریخ ِ آغاز ِ مراسم باشکوه عید نوروز به جمشید شاه بازمی گردد. او که در زمان سلطنت در آبادانی ِ ایران و آسایش خاطر ِ مردم از هجوم بیگانگان ، نقش بسیاری داشت. روزی سفر یا در واقع معراجی با تخت زرینش به آسمان ( بسوی خورشید ) داشت ، پس از بازگشت دین را تجدید و آن روز را (( نوروز)) نامید.
این گاهنبار ( جشن ) ( که از آن در گاتهای زرتشت نامی برده نشده و تنها در یکی از یشتها بنام فروردین یشت ، ذکر و ستایش این گاه نگاشته شده ) پس از جمشید شاه سال به سال بر اهمیت و فراگیری آن افزوده شد.
در زمان هخامنشیان و ساسانیان نوروز بعنوان سنتی فراگیر و بسیار باشکوه چه در دربار شاهان و چه در خانه های مردم عامه ( نه فقط زرتشتیان ) اجرا می شده.
با هجوم قوم عرب و نفوذ فرهنگ اسلامی و تطبیق فرهنگ ایران ِ زرتشتی با اسلام ، برداشتهای اسلامی از سنتهای ایرانی از جمله نوروز صورت گرفت. از آنجمله از زبان و قلم اندیشمندان اسلامی رفت که : خداوند حضرت آدم را در اول فروردین آفرید و پیامبر گرامی اسلام ، حضرت علی (ع) را در این روز در دشت غدیرخم به امامت و ولایت معرفی کرد و ...
به این ترتیب نوروز و صدها سنت اصیل ایرانی به مدد فرهنگ تطبیقی و التقاطی ِ خاص ایران به سنتهای اسلامی وارد شد.
در طی سالیان پر فراز و نشیب ِ تاریخ ایران کوششهایی یا از روی دشمنی یا نادانی و یا درد دین (!) برای کمرنگ کردن و بی اهمیت جلوه دادن نوروز صورت گرفت. بنابر نمونه ، امام محمد غزالی در کیمیای سعادت سفارش می کند که : (( ایرانیان ، جشن ِ نوروز و سده را نگیرند! چراغانی نکنند! لباس ِ نپوشند! حتی عزاداری کنند تا مجوس از بین برود!! ))
اما انگار این افکار منور و انقلابی (!) کمی زیادی انقلابی بود ، چون هیچگاه اجرا نشد!
و امروزه نیز اگرچه از تشریفات بسیار و تنوعات قومی ِ نوروز کاسته شده اما بنظر می آید جشن مبارک نوروز را دیگر کسی نمی تواند از ایران جدا کند. حتی اگر افراد و مسئولانی نادان ، احمقانه عنصر هویت ملی را مقابل ِ هویت مذهبی ایرانیان قرار دهند و ملیت را خطری برای دیانت ِ نیم بند!!
اسطوره ها ، رسوم و فلسفه ی آنها :
نیاز به تولدی دوباره ، پاک شدن از آلودگی ها و اشتباهات ِ گذشته و شروع ِ یک زندگی ِ نو در وجود آیین زرتشت و ایران ِ باستان بصورت اعتقاد به یک نقطه عطف خاص یعنی آفرینش متمرکز شده است.
طبیعت پس از گذران ِ دوره ای سرد و بی محصول ، با آغاز بهار زنده شده و در واقع آفریده می شود. ( در اسلام و همچنین عرفان ِ اسلامی موضوع خلق مدام ، منطبق با این عقاید ایران باستان است ) انسان نیز باید بعنوان یکی از مخلوقین ِ الهی سعی کند همراه طبیعت به رستاخیز برخیزد.
ماه فروردین را ماه ِ فَروَهَرها یا فَروَشی ها می نامند. و آن عید اموات است. درین ماه بدلیل رستاخیز ( نو شدن ِ موقت دنیا ) پرده ی میان زنده گان و مردگان به کناری رفته و ارواح ِ نیک ِ درگذشتگان به ملاقات ِ زندگان می شتابند. رسم معروف قاشق زنی ، نیز از همین اعتقاد نشات می گیرد. ارواح ِ نیک بصورت افرادی که رویشان پوشیده ست به پشت در خانه های زنده ها آمده و زنده ها نیز به آنان به رسم یادبود و برکت هدیه ای می دهند. و نیز تمیز کردن خانه ها و روشن کردن چراغها و شمعها در زمان تحویل سال برای رضایت خاطر و هدایتِ فرورها ست.
در روز ابتدای فروردین ، که بنام ِ پاک و برکت دهنده ی اهورامزدا( خدای پاک ) مزین شده است ، خورشید وارد برج حَمَل شده و جهان از نو آفریده می شود.
ایرانیا قدیم برای استقبال از سبزی ِ بهاران ، 25 روز مانده به فروردین بر 12 ستون ِ خشتی یا سنگی سبزه می کاشتند. ( 12 ستون ، اشاره به اعتقاد ِ کهن ِ قرار گرفتن ِ جهان بر روی 12 ستون )
ششمین روز ِ فروردین که بنا به نظرات بسیاری محققان و موبدان زرتشتی ، سالروز تولد زرتشت اسپنتمان است ، به نوروز ِ بزرگ معروف است. (( آورده اند که در بامداد ِ آن روز به کوه ِ بوشنج شخص ِ خاموشی که دسته ای از گیاهان ِ خوشبو در دست دارد ساعتی نمایان است ، سپس پنهان می شود و تا سال ِ دیگر در همین هنگام دیگر نمایان نمی گردد.
و نیز :
در این روز مردم به یکدیگر آب می پاشند و دلیل ِ آن همان خود شستن و پاکیزگی ست.
پارسیان در تمامی روزهای فروردین خانه های خود را چراغانی کرده و چوبهای خوشبو می سوزانند و شمع ها را روشن نگاه می دارند.
خوانچه ای پهن می کنند که بر آن هفت چیز که نامشان با حرف ِ سین شروع شده باشد می گذارند ( هفت سین ). مانند :
سبزه : نمودار ِ گلهای زیبا و زینتی ، سرسبزی و خرمی . سیب : میوه ای بهشتی و نماد ِ زایش . سمنو : از جوانه ی گندم ، نمود رویش و برکت . سنجد : بوی برگ و شکوفه ی آن محرک ِ عشق و دلباختگی ست. و ...
آینه و شمع بر سر سفره هفت سین نیز نماد ِ نور و روشنایی و شفافیت است. معمولا تخم مرغ نیز بر سر سفره ی هفت سین هست که نماد ِ نطفه و باروری و زایش است. نیز در اساطیر ِ ایران ، جهان ، تخم مرغی شکل است ، آسمان چون پوسته ی تخم مرغ و زرده اش نمودگار زمین است. ماهی ِ زنده نیز نماد سرزندگی و شادابی ست.
... و هزاران فلسفه و رسوم متفاوت که در گوشه و کنار ِ ایران عزیزمان پراکنده ست . در بعضی از کشورهای شرق آسیا مانند چین ، هند و پاکستان نیز هر ساله مراسمی شبیه به نوروز انجام می شود.
و اما ، حکایت نوروز نه حکایت ِ چسبیدن ِ متعصبانه به سنتها و نه پان ایرانیست شدن است بلکه فراگیری و عمل به فلسفه ی نو کردن ِ افکار و دلهایمان است و چه چیزی بهتر از آن که تمام اشتباهات گذشته را به خداوند همواره بخشنده بسپاریم و با روحی آزاد و آزاده ( زندگی ) کنیم!
 

در این زمینه :

 کتابهای ( دیدی نو از دینی کهن اثر دکتر فرهنگ مهر) ( بندهشن نوشته فرنبغ دادَگی ترجمه مهرداد بهار ) ( اساطیر و فرهنگ عامه ی ایران اثر دکتر جابر عناصری ) ( اسطوره ی بازگشت جاودانه اثر میرچا الیاده ) ( اساطیر ایران باستان اثر عصمت عرب گلپایگانی )


نوشته شده در  جمعه سوم فروردین ۱۳۸۶ساعت 0:18  توسط محمد 
 
 
 
 
 
 
تولد 100 فیلم
 

تولـــــدت مبـــــــارک ، سال نـــــو (1386) مبــــــارک

امروز اولین روز سال 1386 می باشد و همچنین این روز مصادف است با اولین سال تولد وبلاگ 100 فیلم . ضمن عرض تبریک به مناسبت سال نو ، اولین تولد وبلاگ 100 فیلم را به دوستان داران و خوانندگان این وبلاگ تبریک می گوییم .

از شما عزیزان که ما را یاری کردید و نور امید را در ما روشن نگاه داشتید تا بتوانیم 1 سال به طور مداوم این وبلاگ را به روز رسانی کنیم و نقد و خبر سینمایی را برای شما بنویسیم سپاسگزاریم و امید داریم که با یاری و کمک شما بتوانیم این راه را ادامه دهیم و با این کار ، خدمتی به دوستداران سینما بکنیم .

با آرزوی سالی خوب و سرشار از شادی و سلامتی برای شما عزیزان ،
موفق و شاد و سلامت باشید.

مدیریت 100 فیلم


نوشته شده در  چهارشنبه یکم فروردین ۱۳۸۶ساعت 5:27  توسط محمد 
 
 
 
 
 
 
رسول ملاقلی پور درگذشت !
 هر چند دیر ، ولی باید می نوشتم ! ( رســـــــــول ملاقلـــــــــی پـــــــــور از بین ما رفت )

نام : رسول ملاقلی پور/تاریخ تولد : 1334/محل تولد : تهران/حرفه : عکاسی ، تدوین ، تهیه و تولید ، صحنه و لباس ، عنوان بندی ، فیلمنامه و کارگردانی ./ ملیت : ایرانی. / مدرک تحصیلی : سیکل . / تاریخ وفات : 1385/12/16 .

وي در روزهاي آغازين انقلاب عكاسي را به‌طور آماتور آغاز كرد و با شروع دفاع مقدس، به صورت حرفه‌اي به ادامه آن پرداخت و پس از آن به ساخت فيلم‌ مستنداز عمليات‌ مختلف دفاع مقدس پرداخت و فيلم كوتاه «شاه كوچك» را با دوربين 16 ميلي متري ساخت كه موفق به دريافت جايزه بهترين فيلم از جشنواره وحدت شد. او نخستين فيلم بلند خود را در سال 1363 با نام «نينوا» با دوربين 16 ميلي متري ساخت و به اين ترتيب به سينماي حرفه‌اي راه يافت.
با ساخت پرواز در شب (1365) جایزه بهترین فیلم را از جشنواره پنجم فیلم فجر بدست آورد. با افق قدرت کارگردانی خود را به رخ همگان کشید و با ساخت مجنون و خسوف همگام با شرایط روز حرکت کرد. اما با فیلم پناهنده نزد منتقدان به محبوبیت رسید و در سال 1374 یکی از بهترین فیلمهایش را ساخت:   سفر به چزابه
شکست  سفر به چزابه در اکران عمومی و توقیف نجات یافتگان،‌ ملاقلی پور را واداشت تا برای جبران ضرر، بدترین فیلم کارنامه اش را رقم بزند: کمکم کن. و برای اثبات توانایی هایش یک سال بعد هیوا را ساخت که در جشنواره هفدهم فیلم فجر جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را علاوه بر جوایز دیگر نصیب خود کرد.
اما در سال 1378 ملاقلی پور فیلم سه اپیزودی نسل سوخته را ساخت و خیلی چیزها را ثابت کرد. نسل سوخته شاهکار ملاقلی پور است.
قارچ سمی که در سال 1380 ساخته شد، تمام ضعفهای کمکم کن و تمام قوتهای نسل سوخته را یکجا با خود داشت. یک فیلم خوش ساخت با شخصیتها و نگاهی آشفته و روان پریش.میم مثل مادر ملاقلی پور که با استقبال عمومی مواجه شده بود یکی از آخرین فیلم های او بود .

رسول ملاقلي پور از كارگردانان متعهد سينماي پس از انقلاب بود كه آخرين ساخته وي «ميم مثل مادر» تا چندي پيش بر پرده سينماهاي كشور بود.
مرحوم ملاقلي‌پور در سفر خود به كربلاي معلا براي بازديد لوكيشن‌ها از فرصت استفاده كرد و مستندي نيز به نام «شش گوشه عرش» را جلوي دوربين برد كه آخرين اثر او محسوب مي‌شود.
او در سفر خود به كربلاي معلا متوجه شد كه هنرمندان برجسته اصفهاني در آنجا مشغول طراحي ضريح مقدس حضرت امام حسين (ع) هستند. دو شب حضور در كنار اين هنرمندان به فيلم مستندي بدل شد. قرار بود بخش ديگر از تصويربرداري اين فيلم مستند نيز در اصفهان انجام شود. ملاقلي‌پور اين فيلم را به صورت افتخاري كارگرداني كرد.
 

فیلم شناسی :

1385  ميم مثل مادر ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان-فیلمنامه نویس]
1381 
رویای جوانی ( نادر مقدس )  [تهیه کننده]
1381 
مزرعه پدری ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان-فیلمنامه نویس-طراح صحنه و لباس]
1380 
قارچ سمی ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان-فیلمنامه نویس-تهیه کننده]
1380 
سفر به فردا ( محمدحسین حقیقی )  [طراح صحنه و لباس]
1378 
نسل سوخته ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان-فیلمنامه نویس]
1377 
هیوا ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان-فیلمنامه نویس]
1376 
کمکم کن ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان-فیلمنامه نویس]
1374 
تا آخرین نفس (نجات یافتگان) ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان-فیلمنامه نویس-مجری طرح]
1374 
سفر به چزابه ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان]
1373 
دشت ارغوانی ( نادر مقدس )  [فیلمنامه نویس-تهیه کننده]
1372 
پناهنده ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان-فیلمنامه نویس-تهیه کننده]
1371 
خسوف(رسول ملاقلی‌پور)تدوینگر-کارگردان-فیلمنامه نویس-طراح صحنه و لباس-تهیه کننده-سازنده آنونس
1371 
راز خنجر ( محمدحسین حقیقی )  []
1371 
لبه تیغ ( جمال شورجه )  [فیلمنامه نویس-]
1370 
مرغابی وحشی ( مسعود کرامتی )  [تهیه کننده]
1369 
مجنون ( رسول ملاقلی‌پور )  [تدوینگر-کارگردان-فیلمنامه نویس-تهیه کننده]
1368 
پاتال و آرزوهای کوچک ( مسعود کرامتی )  [تدوینگر]
1367 
افق ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان]
1365 
پرواز در شب ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان-فیلمنامه نویس-تهیه کننده]
1364 
بلمی به سوی ساحل ( رسول ملاقلی‌پور )  [کارگردان-فیلمنامه نویس]
1362 
نینوا ( رسول ملاقلی‌پور )  [بازیگر-کارگردان-فیلمنامه نویس]

 

جوایز و انتخاب ها :

>>  کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلم (قارچ سمی)
[ دوره
20 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1380 ]
>>  کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (قارچ سمی)
[ دوره
20 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1380 ]
>>  کاندید سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (سفر به چزابه)
[ دوره
14 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1374 ]
>>  کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (هیوا)
[ دوره
17 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1377 ]
>>  برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (هیوا)
[ دوره
17 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1377 ]
>>  برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم (هیوا)
[ دوره
17 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1377 ]
>>  کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول و دوم (افق)
[ دوره
7 جشنواره فیلم فجر (فیلم های اول و دوم) - سال 1367 ]
>>  کاندید تندیس زرین فیلم منتخب انجمن نویسندگان و منتقدان (قارچ سمی)
[ دوره
7 جشن خانه سینما (مسابقه) - سال 1382 ]
>>  برنده لوح زرین بهترین فیلم (پرواز در شب)
[ دوره
5 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1365 ]
>>  کاندید لوح زرین بهترین فیلمنامه (پرواز در شب)
[ دوره
5 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1365 ]
>>  کاندید لوح زرین بهترین فیلم سال (قارچ سمی)
[ دوره
3 منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) - سال 1382 ]
>>  کاندید لوح زرین بهترین کارگردان سال (قارچ سمی)
[ دوره
3 منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) - سال 1382 ]
>>  برنده لوح زرین بهترین فیلم سال (نسل سوخته)
[ دوره
1 منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) - سال 1380 ]
>>  کاندید لوح زرین بهترین کارگردان سال (نسل سوخته)
[ دوره
1 منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) - سال 1380 ]
>>  کاندید لوح زرین بهترین فیلمنامه سال (نسل سوخته)
[ دوره
1 منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) - سال 1380 ]
>>  3 - سومین فیلم سال (پناهنده)
[ دوره
9 منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال 1373 ]
>>  3 - سومین فیلم سال (سفر به چزابه)
[ دوره
11 منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال 1375 ]
>>  5 - پنجمین فیلم سال (نسل سوخته)
[ دوره
15 منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال 1379 ]
>>  9 - نهمین فیلم سال (مجنون)
[ دوره
6 منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال 1370 ]
>>  10 - دهمین فیلم سال (هیوا)
[ دوره
15 منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال 1379 ]
>>  انتخاب ویژه سال (نسل سوخته)
[ دوره
15 منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال 1379 ]

رسول ملاقلی پور که تا آخرین لحظات عمر خود تعهدش را به جنگ و فیلمسازی و کار در این زمینه انجام می داد عاقبت در راه همین تعهد جان باخت . وی که به عراق برای دیدن لوکیشن فیلم بعدی خود که آن هم به مقوله ی جنگ می پرداخت رفته بود ، در اثر عارضه ی قلبی جان باخت و آخرین ساخته ی خود را نیمه تمام گذاشت . اون جان به جان آفرین تسلیم گفت ، اما یاد و خاطره ی اوست که در ذهن سینمایی ها و غیر آن می ماند . این حادثه ی ناگوار را به اعضای سینمای ایران تسلیت می گوییم . روحش شاد !

منابع :

1. Iran Actor .
2. Entekhab News .
3. شهر سینما .
4.
IRIB News .


نوشته شده در  سه شنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۸۵ساعت 0:32  توسط محمد 
 
 
 
 
 
 
George Clooney - جورج کلونی
George Clooney
 
 
 
 
 
 
Ebrahim Hatami Kia - ابراهیم حاتمی کیا
Ebrahim Hatami Kia
 
 
 
 
 
 
Leila Hatami - لیلا حاتمی
Leila Hatami
 
 
 
 
 
 
Robert De Niro - رابرت دنیرو
Robert De Niro
 
 
 
 
 
 
Al Pacino - آل پاچینو
Al Pacino
 
 
 
 
 
 
Mohammad Reza Foroutan - محمد رضا فروتن
Mohammad Reza Foroutan