من به در گفتم ولیکن بشنوند ...... نکته ها را مو به مو دیـــــوارها

تو تا وقتی که زنده ای نسبت به چیزی که اهلی کرده ای مسئولی ...

این را روباه گفت ؛

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۷/۲۷ساعت 9:47  توسط  فرزاد فــــــــاني  | 


ريشه ارتباط تلفني  رئيس جمهور و پرزيدنت

ديروز خبر دادند روحاني و اوباما تلفني با هم صحبت كردند و طي اين تماس بر همكاري¬هاي مشترك تاكيد كردند و وزراي خارجه را مسئول تعميق روابط كردند ... 
خبري كه براي برخي موجبات شادي را فراهم آورد و برخي را حيرت زده كرد ... 
حيرتي كه ناشي بود از رويگرداني مسئولين از مواضع امام(ره)... 
شايد برخي ريشه اين رويداد را در مطرح شدن نرمش قهرمانانه از سوي رهبري جستجو كنند و برخي در بيانيه كاخ سفيد، كه در آن اذعان كرده بود براي جلسه روحاني و اوباما دعوا شد اما مسئولين ايران گفتند اين جلسه عواقب بدي براي وي در ايران دارد.
اما من ريشه آن را در زماني پيش¬تر ميدانم ... 
ريشه آن روزيست كه احمدي نژاد شد بزرگترين خطر اسلام از صدر تا كنون؛ 
مشكل از آن روزي مطرح شد كه بر خلاف رويكرد رهبري مسائل اصلي را برايمان فرعي كردند و مسائل فرعي را اصلي ... 
مشكل از آن روزي آغاز شد كه بازيمان دادند به طمع دلار 1000 توماني، حال آنكه امروز اعوان و انصارشان دلار زير 3000 تومان را غير منطقي مي خوانند. 
در همين دوران بود كه پرفسور لنكراني كه حتي صلاحيت كانديداتوري نظام را هم نداشت، بيني و بين الله شد اصلح ترين... 
و پس از رد صلاحيتش ...جاي خود را به جليلي داد ... كه خود را نماينده گفتمان انقلاب و رهبري و اسلام ناب محمدي (ص) مي خواند.  
همان روزها بود كه عده¬اي ديگر غرق در تحليل¬هاي اجتماعي خود گمان مي¬بردند راي اول هستند و قاطعانه مي¬گفتند : ((بجز اصفهان در همه استانها قاليباف در صدر است.)) 
همان روزهايي كه عده¬اي خود را درگير بازي ائتلافي كردند كه نتيجه اش وحدت نبود ... تفرق بود.
ريشه رويدادهاي امروز را بايد در آنروزهاجستجو كرد ... 
روزي كه احمدي نژادي كه ضد انقلاب و سازش كار او را مي زدند... براي ما هم شد مايه ذلالت مومنين ... و شد خطر بزرگ اسلام !! از غير كه مي خورد ... ماهم به صفوف در هم پيوسته ضد احمدي نژاد پيوستيم. روزي كه افتخار يافتيم با ليبرال و ملي مذهبي و منافق و استكبار و سايرين در يك صف بايستيم. 
روزي كه يك عده با جهانبيني به وسعت نوك بيني، در ميدان بهارستان و امام خميني(ره) و كاج و ... با در دست داشتن تصاوير جليلي و قاليباف گرد هم ميامدند و براي هم لشكركشي مي¬كردند و فرضيات و تحليل¬هاي غيرواقعي اجتماعي- انتخاباتي خود را به يارانشان منتقل مي¬كردند.
روزي كه عده اي آرمانگرايي را به مقتل مي¬بردند با نفي واقع¬گرايي ... و در تكاليفشان مردود مي¬شدند با رد نتيجه¬گرايي و برنامه ريزي؛ بر خلاف نظر رهبري كه از آرمانگرايي واقع بينانه مي¬گفت و تكليف گرايي برنامه محور را تبيين مي¬كرد.
همانروزهايي كه صحبت رهبري مبني بر جمع سه خصلت در علامه شده بود معيار ولايت سنجي عده¬اي و منتظر بودند تا كسي سخني بر رد جليلي براند تا وي را متهم كنند به ضديت با ولايت!!  
روزي كه خودعمارپنداري به همان اندازه خطرناك شد كه تكنوكراتي !! 
همان روزهاي پس از انتخابات حتي، كه به جاي درس گرفتن از گذشته، هركس ديگري را متهم كرد و به جاي وحدت همنان بر طبل تفرقه كوبيديم و اينبار از هزينه كردن جلسات كانديدايمان با رهبري مايه گذاشتيم و براي كانديداهايمان اسم و صفت و كنيه و لقب ساختيم و آمالمان شد شواليه سازي براي رهبري!! 
چه حرفهايي ميزنم ... 
راستي اصلا اتفاقي نيافتاده، امروز روحاني رئيس جمهور است. 
وي يك خط امامي اصيل است، اصلا او اصول گراست. او حتي اصلاح طلبان را هم بازي داد. 
تازه سردار سليماني هم هست. سردار سليماني ژنرال است. جهاد مغنيه او را عموي خود مي خواند. 
اصلا خدا تدبير كرده كه كمر اينان را به خاك بمالد. يك كسي را رئيس جمهور كرده كه تابع نظر رهبري باشد. وگرنه خدا رضايي را رئيس جمهور مي¬كرد يا جليلي را يا قاليباف را تابع نظر رهبري نبودند كه !! اصلا خدا را شكر ما تكليف گرايي بدون برنامه كرديم كسي رئيس جمهور شد كه تابع نظر رهبري است و بايد تابع نظر رهبري باشد، وگرنه خطرات اصلي اسلام ادامه¬مي¬يافت. 
خدا را شكر كه هيچ اتفاقي نيافتاده.
آقاي ما تنها نيست؛
اگر تنها بود مي¬گفت حادثه عاشورا را تكرار مي¬كند.
 امروز به خاطر وفور نيروي انساني كارآمد و فهيم و بصير و با وجود وحدت خاصي كه بين ولايتمداران و عماران هست دم از صلح حديبيه مي¬زند؛ 
صلحي كه براي امام عزت است و براي ياران ذلت ...
به راستي كه هرچه هست از قامت ناساز بي اندام ماست.

پ ن: احمدي نژاد خر عست. او مي خواست با آمريكا مذاكره كند.



+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۷/۰۶ساعت 9:55  توسط  فرزاد فــــــــاني  | 

ازفانتزي هام اينه كه برم ماشين بدزدم ... روش بمب و موشك سوار كنم ...زره هم ببندم ...
بعد تو خيابون با ماشين سرقتيه بزنم به كسايي كه زرنگي ميكنن و مي پيچن جلو بقيه ...
و علي الخصوص بزنم به اونايي كه رانندگي بلد نيستن و فقط گواهينامه دارن و با سرعت 20 مي چسبن به منتهي اليه چپ خيابون يا كند ميرن ... يا رو خط رانندگي ميكنن ...
دوست دارم يه جور بزنم كه وسيلشون از كار بيافته اما خودشون سالم بمونن ... 
اينجوري 50 % مشكل ترافيك بر طرف ميشه ... 
10% با حذف دسته اول و 40% با حذف دسته دوم !! 

اينجوري چون ماشين سرقتيه نه برا من تبعاتي داره نه برا مالك خودرو...چون اعلام سرقت كرده :))

 

پ ن : اين فانتزي در اثر ترافيك اول مهر و تو خيابون مجاهدين اسلام در ذهنم ثبت شد!! 

 

پ ن 2: من يك حقوقدانم :))

 

پ ن 3 : لینک جدید

 

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۷/۰۱ساعت 9:7  توسط  فرزاد فــــــــاني  | 

مرام ما این است که احترام می گذاریم به رای هموطن مان
که حتی وقتی رئیس جمهوری را نمی پسندیم
لبخند می زنیم و تبریک می گوییم !
که نمی گوییم تقلب شده !
در مرام ما فحاشی و فتنه نیست .... تهمت نیست
در مرام ما توهین به مقدسات جایی ندارد
عاصی نیستیم و توکل مان به خداست

گفتمان امام و انقلاب این جوری تربیت مان کرده ...

 

 

_______________________________________________

پ ن :

تحليل يک ميوه فروش در ميدان هروى تهران:  حقيقت اين است که امسال هم در انتخابات تقلب شد. سبزا که توى انتخابات شرکت نکردن. مردم هم به جليلى راى دادن و اون واقعا توى دور اول راى بالاى 20 ميليون آورده بود ولى حکومت ديد اگه جليلى بشه سبزا ديگه خونشون به جوش مياد و ميريزن بيرون و کشور هم که وضعش خرابه و تحريم و فلان؛ حزب اللهى ها هم اهل اعتراض به حکومت نيستن؛ برداشت راى ها رو داد به روحانى که کشور يه خورده سامون بگيره.

 

پ ن : نفوذ نوچه های انگلیسی




 

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۳/۲۶ساعت 13:23  توسط  فرزاد فــــــــاني  | 


كسي كه حب جاه قلبش را فرا گيرد همتش منحصر به مراعات خلق مي شود و ديوانه دوستي با آنان مي گردد و به ريا و سمعه و نفاق و سازش­كاري در امر به معروف و نهي از منكر و امثال آن دچار مي شود.


+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۳۰ساعت 9:18  توسط  فرزاد فــــــــاني  | 


اين روزها علاوه بر رقباي سابق داخلي و دشمنان خارجي، غالب هم مسلكان و هم فكران و ياران محمود نيز اورا تنها گذاشته اند و حلقه ياران باقيمانده دور اورا هم جريان انحراف مي خوانند. آنهايي كه گريبان خود را براي وي چاك مي كردند امروز به هر بهانه اي اورا متهم مي كنند. آنهايي كه روزي بستر اطلاعاتي دولت براي معرفي خدمات بودند، امروز حتي چشم بر استقبال مردمي در سفرهاي استاني مي بندند و ناشيانه تصاويري را گزينش مي كنند كه حمايت مردمي از دولت را از مسئله­اي عيني به امري انتزاعي تبديل كنند تا به زعم خود شايد خاطرات روزهاي پرشور استقبال مردمي را از اذهان بزدايند. آنهايي كه در زمان كردانيزه كردن دولت در كنار محمود مي ايستادند و در روزنامه ها و سايت­هاشان تمام قد از احمدي نژاد حمايت مي كردند، امروز دنبال لكه كوچكي حتي به وهم و خيال مي گردند تا در جنجال رسانه اي اتهامي به رئيس جمهور يا كابينه مطرح كنند و مثل هميشه هيچگاه ثابت نكنند. گويا آنها هم در اين سالها آموخته اند كه براي اتهام زدن و ثابت نكردن تعقيبي نيست.  آنهايي كه روزي از رهبري هزينه مي كردند براي محمود ، امروز هم باز از رهبري هزينه مي كنند براي مقابله با محمود؛

 اما ماجرا چيست و از كجا آغاز شد؟ اين مطلب نه در پي تبرئه كردن احمدي نژاد از خطاها و بي تدبيريهاي مورد اشاره رهبري و نه در پي مظلوم نمايي دولت و يارانش است، بلكه فقط يك نما از روند دشمن سازي دولت خدمتگذار است. دولتي كه روزهاي اول انقدر تنها نبود.

 

شايد ماجرا از آن روزي آغاز شد كه احمدي نژاد و حلقه يارانش در اعتراض به ساختارهاي در هم تنيده مديريت كشوري و سهم خواهي احزاب و گروه هاي سياسي قصد ميدان كردند و با زنده كردن شعارهاي انقلاب و جريان بخشي به گفتمان امام پا به عرصه سياست گذاشتند تا قطار حركت نظام و انقلاب را به خط و ريل اصلي خود بازگردانند. آن روزها تمام ياران و حلقه گرد احمدي نژاد با او هم راي بوده و در پي تغيير بدنه اجرايي و به زعم خود تصفيه تكنوكرات ها، محافظه كاران، تجدد طلبان و ...  از بدنه انقلاب و كوتاه كردن دست رانت خواران بودند. آن روز احمدي نژاد و يارانش مخالف هر نوع سهم خواهي و رانت خواري بودند و با تمام قوا در مقابل گروه ها و جريانات سياسي سهم خواه  مي­ ايستادند.


 اين ماجرا تا آنجا ادامه پيدا گرد كه فاتحان انتخابات 84 كم كم خود در گير سهم خواهي و غنيمت طلبي شدند. ياران احمدي نژاد در گذر ايام يك به يك يا گروه به گروه در پي غنيمت و سهم خود به پا خواستند. يكي وزارت خانه خواست، ديگري امتياز، ديگري سهم و ... . و در اين ميان احمدي نژاد بر عهد خود كه شكستن ساختارها و حلقه هاي صلب قدرت و مبارزه با سهم خواهي مسئولين كه بجا مانده از دولت هاي قبلي بود ايستاده بود، حتي در مقابل سهم خواهي يارانش نيز مقاومت مي كرد. آنهايي كه هم پيمان و هم قسم بودند يك به يك از گرد او رها شدند و روند اتهام زني و تحقير و تخريب كه قبل ترها بابش گشوده شده بود، قوت يافت. و براستي براي نفي و رد خدمات دولت و اتهام زني و تشويش اذهان، چه كسي تواناتر از اويي كه به عمق استراتژيك و جريان اطلاعاتي دولت دسترسي داشته؟


البته نبايد اين نكته مغفول واقع شود كه خطاي احمدي نژاد نيز فاصله از بدنه نخبگاني و اكتفا به بدنه انقلابي گرد خود بود. چراكه آنهايي كه 8 سال قبل تر انقلابي محسوب مي شدند، امروز يا ديپلماتند و يا نخبه؛ و به جريان نخبگانِ محروم از سهام و رانت و پست و مقام افزوده شده اند.

اين دو عامل در كنار هم، فضا را تا آنجا پيش برده كه دولت، علاوه بر از دست دادن ياران، جريانات و حاميان ديروز، عملا نهاد هاي انقلابي و حكومتي را نيز از دست داده و به تنهايي در ميدان سياست مي تازد. همانهايي كه تا ديروز دولت خدمتگذار شاه بيت خبرها و تحليل هاي سايت و روزنامه شان بود، امروز جريان احرافي را براي نخ اتصال تسبيح خبريشان برگزيده اند و آنهايي كه اين دولت را دولتي ولايي مي­ناميدند امروز بر كوس مقابله دولت با رهبري مي كوبند و هيزم آتشي شده اند كه دشمنان خارجي براي ما افروخته اند. گويا اين روزها همه آتش تهيه را از يك زاغه ميگيرند و همه ديده بانان دولت را براي زدن گرا مي دهند.

اما در اين بين نبايد فراموش كرد كه اين احمدي نژادِ تنها  كه امروز جمع زيادي از نخبگان از گرد او رميده اند و هركس به نحوي وي و دولتش را تخريب مي كند، از چنان بدنه مردمي و توده اي برخوردار است كه عملا جمع كثيري از كانديداهاي احتمالي انتخابات 92 را به محاق مي برد. تا آنجا كه تخريب ها و تهديدها و بداخلاقي ها نه تنها پاياني نيافته بلكه روز به روز افزون مي شود. اين داستان تا آنجا ادامه مي يابد كه امروز حتي دعواي برخي بر سر پرچمداري پرچميست كه احمدي نژاد به پا كرد و هركسي سعي در مصادره جريان سوم تير براي خود را دارد. در اين بين دشمنان قديمي تر محمود نيز جسته و گريخته و اخلاقي­تر از ياران سابق محمود به كار خود ادامه مي دهند.

___________________________________________________________


پ ن : وقتي ماموريت رسانه ها زدن محمود است ...

پ ن 1 : اين روزها عجيب كسل شده ام !!


فاني نوشت : الهي و ربي رضا برضاك

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۱۵ساعت 10:40  توسط  فرزاد فــــــــاني  |